زندگی راآن طرف ترس جستجومی کنیم
هنگامی که عزم رفتن داریم
دیگرخودنیستم بیخودشده ازخودیم
نغمه ای میشویم آسمانی
شعری میخوانیم جاودانی
درست است اینکه خورشیدپشت ابرهامانده ومه
همه جاراپوشانده ولی درتمام لحظات
گرمایش راحس می کنیم وروشنی اش رامی بینیم
دلهایمان رابه آفتاب هدیه کرده ایم
تادرخشندکی اش راازآن خودسازیم
ای طوفانهای خوف ناک ومهیب وای غرشهای ترسناک ووحشت آفرین
سینه هایمان رابشکافیدقلبهایمان رادرآوریدتاعشق نهفته درآنراهمه ببینند
وباورکنندکه دیگربرگشتی وجودندارد.
ماآزادی رادرزانوزدن وبوسیدن قله هایافته ایم
وجذابیت این بوسه ی رویائی راباعشوه گریهای توخالی ی دنیاعوض نخواهیم کرد
................................................
موضوعات مرتبط: 159-بوسه ی رویائی.............هدیه به صعودکنندگان 21بهمن ماه 1390، ،
برچسبها: